فهرست مطالب

دوره‌های آموزشی

جنگ تراشه‌ها: چرا GPUها قلب تپنده هوش مصنوعی هستند و چگونه آینده AI را شکل می‌دهند؟

جنگ تراشه‌ها: چرا GPU قلب تپنده هوش مصنوعی است؟ (NVIDIA در برابر AMD)

فهرست مطالب

()

در دنیای امروز که هوش مصنوعی (AI) با سرعتی سرسام‌آور در حال دگرگون کردن صنایع، علوم و حتی زندگی روزمره ماست، یک قهرمان پنهان در پشت پرده این انقلاب قرار دارد. قهرمانی که شاید نامش را بیشتر در دنیای بازی‌های ویدیویی شنیده باشید، اما امروز به قلب تپنده پیچیده‌ترین الگوریتم‌های یادگیری ماشین تبدیل شده است: واحد پردازش گرافیکی یا GPU. این قطعات سیلیکونی، میدان نبردی خاموش اما بی‌رحمانه را شکل داده‌اند که به «جنگ تراشه‌ها» معروف است. نبردی میان غول‌هایی چون NVIDIA، AMD و دیگر بازیگران نوظهور که سرنوشت آینده فناوری را رقم می‌زند.

اما چگونه تراشه‌ای که برای رندر کردن تصاویر سه‌بعدی اژدها و دنیاهای فانتزی طراحی شده بود، به ابزار اصلی ساخت مدل‌های زبانی غول‌پیکر و سیستم‌های خودران تبدیل شد؟ چرا CPUها، مغزهای متفکر سنتی کامپیوترها، در این رقابت عقب ماندند؟ این مقاله سفری است به اعماق این جنگ فناورانه. ما در این سفر، نه‌تنها دلایل فنی برتری GPUها را کالبدشکافی می‌کنیم، بلکه استراتژی‌های بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان را در این مسابقه تسلیحاتی مدرن بررسی خواهیم کرد و نگاهی به آینده‌ای می‌اندازیم که در آن، قدرت پردازشی، ارزشمندترین منبع جهان خواهد بود.

پرده اول: چرا CPU برای عصر هوش مصنوعی کافی نبود؟

برای دهه‌ها، واحد پردازش مرکزی (CPU) به عنوان مغز بلامنازع هر کامپیوتری شناخته می‌شد. این تراشه‌ها استاد انجام وظایف پیچیده و متوالی هستند. آن‌ها مانند یک سرآشپز ماهر و همه‌فن‌حریف عمل می‌کنند که می‌تواند دستور پختی بسیار پیچیده را مرحله به مرحله و با دقتی بی‌نظیر اجرا کند. از باز کردن یک صفحه وب گرفته تا اجرای یک نرم‌افزار حسابداری، CPU با چند هسته قدرتمند خود، وظایف را به سرعت و به ترتیب انجام می‌دهد. این ویژگی که به آن «پردازش سریالی» می‌گویند، برای کارهای روزمره ما ایده‌آل است.

تفاوت در معماری: سرآشپز ماهر در برابر ارتش آشپزها

اما با ظهور یادگیری عمیق (Deep Learning)، نوع جدیدی از محاسبات مورد نیاز بود. الگوریتم‌های هوش مصنوعی، به‌خصوص شبکه‌های عصبی، نیازی به یک سرآشپز فوق‌العاده ماهر ندارند؛ آن‌ها به ارتشی عظیم از آشپزهای ساده نیاز دارند که بتوانند هزاران کار کوچک و مشابه را به صورت همزمان انجام دهند. وظایفی مانند ضرب ماتریس‌ها و محاسبات برداری که ستون فقرات آموزش مدل‌های AI را تشکیل می‌دهند، ذاتاً «موازی‌شدنی» (Parallelizable) هستند.

اینجا بود که محدودیت CPU آشکار شد. یک CPU با ۸ یا ۱۶ هسته قدرتمند، هرچقدر هم سریع باشد، نمی‌تواند با ماهیت موازی این محاسبات عظیم کنار بیاید. تلاش برای آموزش یک شبکه عصبی مدرن روی یک CPU، مانند این است که از یک سرآشپز بخواهیم به تنهایی برای یک ارتش صدهزار نفری سیب‌زمینی پوست بکند. او در پوست کندن هر سیب‌زمینی استاد است، اما کار هرگز به موقع تمام نخواهد شد.

GPU وارد می‌شود: ارتشی از هسته‌های پردازشی

در مقابل، GPUها با معماری کاملاً متفاوتی طراحی شده‌اند. هدف اصلی آن‌ها در ابتدا، پردازش همزمان میلیون‌ها پیکسلی بود که یک تصویر سه‌بعدی را روی مانیتور شما شکل می‌دهند. برای این کار، آن‌ها به جای چند هسته بسیار پیچیده و سریع، به هزاران هسته ساده‌تر مجهز شدند. هر کدام از این هسته‌ها شاید به تنهایی قدرت یک هسته CPU را نداشته باشند، اما قدرت واقعی آن‌ها در کار گروهی و همزمان است.

این معماری، GPU را به ابزاری بی‌نقص برای یادگیری عمیق تبدیل کرد. هزاران هسته GPU می‌توانند میلیون‌ها محاسبه ساده مورد نیاز برای آموزش شبکه‌های عصبی را به صورت همزمان انجام دهند. آن‌ها همان ارتش آشپزهایی هستند که هرکدام یک سیب‌زمینی را پوست می‌کنند و در نتیجه، کل فرآیند در کسری از زمان انجام می‌شود. این توانایی در محاسبات موازی (Parallel Computing)، کلید اصلی سلطه GPUها بر دنیای هوش مصنوعی است.

  • CPU (پردازش سریالی): مناسب برای وظایف پیچیده و متوالی. دارای تعداد کمی هسته بسیار قدرتمند.
  • GPU (پردازش موازی): ایده‌آل برای وظایف ساده و تکراری که به صورت همزمان انجام می‌شوند. دارای هزاران هسته ساده‌تر.

این تفاوت بنیادین، صحنه را برای تولد یک غول و آغاز جنگ تراشه‌ها آماده کرد.

پرده دوم: NVIDIA، CUDA و لحظه‌ای که آینده تغییر کرد

در اوایل دهه ۲۰۰۰، NVIDIA پادشاه بلامنازع دنیای بازی‌های کامپیوتری بود. کارت‌های گرافیک GeForce این شرکت، رویای هر گیمری برای رسیدن به بالاترین فریم‌ریت و واقعی‌ترین گرافیک بود. اما در آزمایشگاه‌های تحقیقاتی دانشگاه‌ها، دانشمندان کامپیوتر به کشف شگفت‌انگیزی دست یافته بودند: آن‌ها فهمیدند که می‌توان از قدرت پردازش موازی این کارت‌های گرافیک برای محاسبات علمی پیچیده، فراتر از بازی، استفاده کرد.

این فرآیند که به GPGPU (General-Purpose Computing on Graphics Processing Units) معروف شد، در ابتدا بسیار دشوار و طاقت‌فرسا بود. محققان مجبور بودند مسائل علمی خود را به زبان گرافیکی ترجمه کنند؛ گویی می‌خواستند یک معادله دیفرانسیل را با استفاده از سایه‌زنی پیکسل‌ها حل کنند! این کار ممکن بود، اما به تخصص بسیار بالایی نیاز داشت و برای عموم قابل استفاده نبود.

تولد CUDA: کلید طلایی پادشاهی هوش مصنوعی

جنسن هوانگ (Jensen Huang)، مدیرعامل و بنیان‌گذار NVIDIA، این پتانسیل نهفته را تشخیص داد. او فهمید که اگر بتواند راهی ساده‌تر برای برنامه‌نویسی روی GPUها فراهم کند، بازاری بسیار بزرگ‌تر از بازی‌های ویدیویی را فتح خواهد کرد. این بینش استراتژیک به تولد CUDA (Compute Unified Device Architecture) در سال ۲۰۰۷ منجر شد.

CUDA یک پلتفرم برنامه‌نویسی موازی و یک مدل برنامه‌نویسی بود که به توسعه‌دهندگان اجازه می‌داد مستقیماً با استفاده از زبان‌های برنامه‌نویسی محبوبی مانند C و C++، از قدرت هزاران هسته GPU بهره‌برداری کنند. دیگر نیازی به ترفندهای گرافیکی نبود. CUDA یک پل مستقیم میان دنیای محاسبات علمی و سخت‌افزار GPU ایجاد کرد.

این حرکت، یک نقطه عطف تاریخی بود. NVIDIA با سرمایه‌گذاری میلیاردها دلار روی توسعه CUDA و اکوسیستم نرم‌افزاری آن، یک خندق اقتصادی و فنی عمیق به دور خود حفر کرد. محققان هوش مصنوعی به سرعت CUDA را پذیرفتند. کتابخانه‌های یادگیری عمیق محبوبی مانند TensorFlow و PyTorch عمدتاً برای اجرا روی CUDA بهینه‌سازی شدند. در نتیجه، اگر می‌خواستید در حوزه هوش مصنوعی کار جدی انجام دهید، تقریباً مجبور بودید از GPUهای NVIDIA استفاده کنید.

چرا CUDA اینقدر موفق بود؟

  • سهولت استفاده: برنامه‌نویسی برای GPUها را از یک هنر سیاه به یک مهارت قابل یادگیری تبدیل کرد.
  • اکوسیستم قدرتمند: NVIDIA کتابخانه‌های بهینه‌سازی‌شده فراوانی (مانند cuDNN برای شبکه‌های عصبی عمیق) را توسعه داد که سرعت محاسبات را به شدت افزایش می‌داد.
  • حمایت و جامعه کاربری: با سرمایه‌گذاری سنگین در دانشگاه‌ها و جوامع متن-باز، NVIDIA یک جامعه وفادار از توسعه‌دهندگان و محققان را پیرامون CUDA ایجاد کرد.

این پیش‌بینی هوشمندانه و سرمایه‌گذاری بلندمدت، NVIDIA را از یک شرکت سخت‌افزاری صرف به یک پلتفرم تمام‌عیار برای انقلاب هوش مصنوعی تبدیل کرد و آن را در موقعیت فرمانروایی بی‌رقیب در این جنگ قرار داد.

پرده سوم: میدان نبرد امروز - غول‌ها و مدعیان

امروز، جنگ تراشه‌ها به اوج خود رسیده است. تقاضا برای قدرت پردازشی هوش مصنوعی به حدی افزایش یافته که GPUها به مهم‌ترین کالای استراتژیک در دنیای فناوری تبدیل شده‌اند. در مرکز این میدان نبرد، NVIDIA همچنان با اقتدار ایستاده، اما رقیبان قدرتمندی در حال به چالش کشیدن سلطه آن هستند.

فرمانروا: NVIDIA و امپراتوری تزلزل‌ناپذیرش

NVIDIA با در دست داشتن بیش از ۸۰ درصد از سهم بازار GPUهای مخصوص مراکز داده (Data Center)، پادشاه بی‌چون‌وچرای این حوزه است. برگ برنده این شرکت دیگر فقط سخت‌افزار قدرتمند نیست، بلکه اکوسیستم نرم‌افزاری CUDA است که دهه‌ها برای ساخت آن زمان و هزینه صرف شده است.

سلاح‌های کلیدی NVIDIA:

  • معماری‌های پیشرفته (مانند Hopper و Blackwell): هر نسل جدید از معماری‌های NVIDIA، جهش‌های بزرگی در عملکرد هوش مصنوعی ارائه می‌دهد. معرفی Tensor Cores (هسته‌های تنسور)، واحدهای پردازشی تخصصی برای محاسبات یادگیری عمیق، یک نوآوری کلیدی بود که سرعت آموزش مدل‌ها را چندین برابر کرد.
  • پلتفرم CUDA: همانطور که گفته شد، این اکوسیستم نرم‌افزاری، بزرگترین مزیت رقابتی NVIDIA است و مانعی بزرگ برای ورود رقبا محسوب می‌شود.
  • راه‌حل‌های جامع (DGX Systems): NVIDIA فقط تراشه نمی‌فروشد؛ بلکه سیستم‌های کاملی مانند DGX را ارائه می‌دهد که ترکیبی بهینه‌سازی‌شده از سخت‌افزار، نرم‌افزار و شبکه برای ساخت ابرکامپیوترهای هوش مصنوعی است.

مدل‌های زبانی بزرگی مانند GPT-4 و Claude 3 روی ده‌ها هزار GPU پیشرفته NVIDIA آموزش دیده‌اند و این شرکت را به تامین‌کننده اصلی زیرساخت انقلاب هوش مصنوعی مولد تبدیل کرده است.

یک سرور NVIDIA DGX که چندین کارت گرافیک پیشرفته را در خود جای داده است

رقیب اصلی: AMD و استراتژی دوگانه

AMD، رقیب دیرینه NVIDIA در بازار کارت‌های گرافیک گیمینگ، اکنون با تمام قوا وارد جنگ تراشه‌های هوش مصنوعی شده است. استراتژی AMD بر دو ستون اصلی استوار است: ارائه سخت‌افزار رقابتی با قیمت مناسب‌تر و توسعه یک اکوسیستم نرم‌افزاری متن-باز برای رقابت با CUDA.

سلاح‌های کلیدی AMD:

  • معماری CDNA (Compute DNA): AMD معماری خود را به دو شاخه تقسیم کرده است: RDNA برای گیمینگ و CDNA برای محاسبات و مراکز داده. تراشه‌هایی مانند سری Instinct MI300 با قدرت پردازشی فوق‌العاده و حافظه HBM3e با پهنای باند بالا، مستقیماً برای رقابت با بهترین‌های NVIDIA طراحی شده‌اند.
  • پلتفرم ROCm (Radeon Open Compute): ROCm پاسخ AMD به CUDA است. این یک پلتفرم نرم‌افزاری متن-باز است که به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد کدهای خود را برای اجرا روی GPUهای AMD و حتی دیگر پلتفرم‌ها بنویسند. اگرچه ROCm هنوز به بلوغ و گستردگی اکوسیستم CUDA نرسیده، اما به دلیل ماهیت متن-باز بودن، جذابیت زیادی برای شرکت‌هایی دارد که نمی‌خواهند به یک فروشنده خاص وابسته باشند.

بزرگترین چالش AMD، شکستن قفل نرم‌افزاری CUDA است. اما با جذب مشتریان بزرگی مانند مایکروسافت و متا، AMD در حال نشان دادن این است که یک جایگزین جدی برای NVIDIA وجود دارد.

غول‌های دیگر و نیروهای نوظهور

جنگ تراشه‌ها فقط به دو بازیگر اصلی محدود نمی‌شود. شرکت‌های بزرگ فناوری و استارتاپ‌های جاه‌طلب نیز در حال ساخت سلاح‌های خود هستند.

  • Intel: اینتل با کارت‌های گرافیک سری Gaudi و Ponte Vecchio وارد میدان شده و تلاش می‌کند تا سهمی از این بازار پرسود را به دست آورد. استراتژی اینتل بر ارائه راه‌حل‌های متن-باز و یکپارچه‌سازی سخت‌افزار و نرم‌افزار از طریق پلتفرم oneAPI متمرکز است.
  • Google و TPUها: گوگل سال‌هاست که در حال طراحی و استفاده از تراشه‌های اختصاصی خود به نام Tensor Processing Unit (TPU) است. این تراشه‌ها که نوعی ASIC (مدار مجتمع با کاربرد خاص) هستند، به طور ویژه برای بهینه‌سازی بارهای کاری TensorFlow طراحی شده‌اند و قدرت پردازشی فوق‌العاده‌ای را در سرویس‌های ابری گوگل (Google Cloud) ارائه می‌دهند.
  • Amazon و دیگران: آمازون نیز با تراشه‌های Trainium و Inferentia و مایکروسافت با پروژه Athena، در حال توسعه سیلیکون‌های سفارشی خود برای کاهش وابستگی به NVIDIA و بهینه‌سازی هزینه‌ها در مراکز داده عظیم خود هستند.

این رقابت چندجانبه، نوآوری را تسریع کرده و آینده‌ای را نوید می‌دهد که در آن، انتخاب‌های بیشتری برای ساخت و اجرای مدل‌های هوش مصنوعی وجود خواهد داشت.

کالبدشکافی یک قهرمان: چه چیزی یک GPU را برای AI قدرتمند می‌سازد؟

برای درک عمیق‌تر برتری GPUها، باید به اجزای درونی آن‌ها نگاهی بیندازیم. این فقط تعداد هسته‌ها نیست که اهمیت دارد؛ بلکه ترکیبی از معماری هوشمندانه، حافظه سریع و واحدهای پردازشی تخصصی است که یک GPU مدرن را به یک هیولای محاسباتی تبدیل می‌کند.

۱. محاسبات موازی در مقیاس انبوه

همانطور که اشاره شد، این ویژگی سنگ بنای قدرت GPU است. یک GPU مانند NVIDIA H100 دارای بیش از ۱۸۰۰۰ هسته CUDA است. این هسته‌ها در گروه‌هایی به نام Streaming Multiprocessors (SMs) سازماندهی شده‌اند و می‌توانند ده‌ها هزار رشته (Thread) محاسباتی را به صورت همزمان اجرا کنند. این قابلیت برای عملیات ماتریسی در شبکه‌های عصبی که ذاتاً موازی هستند، حیاتی است.

۲. پهنای باند حافظه (Memory Bandwidth)

آموزش مدل‌های هوش مصنوعی نیازمند جابجایی حجم عظیمی از داده‌ها (وزن‌های شبکه عصبی و داده‌های ورودی) بین حافظه و هسته‌های پردازشی است. اگر حافظه نتواند با سرعت پردازنده‌ها همگام شود، هسته‌ها بیکار می‌مانند و یک گلوگاه (Bottleneck) ایجاد می‌شود. GPUهای پیشرفته از حافظه‌هایی با پهنای باند بالا مانند HBM (High Bandwidth Memory) استفاده می‌کنند. برای مثال، یک GPU H100 می‌تواند داده‌ها را با سرعتی بیش از ۳ ترابایت بر ثانیه جابجا کند! این سرعت ده‌ها برابر سریع‌تر از حافظه RAM در یک کامپیوتر معمولی است.

۳. واحدهای پردازشی تخصصی (Tensor Cores و فراتر)

یکی از بزرگترین نوآوری‌های NVIDIA، معرفی Tensor Cores بود. این‌ها واحدهای سخت‌افزاری متخصصی هستند که در دل SMها قرار دارند و برای انجام یک نوع محاسبه خاص به نام "ضرب و جمع ماتریسی ترکیبی" (Fused Multiply-Add) در دقت‌های پایین‌تر (مانند FP16 یا INT8) بهینه‌سازی شده‌اند. این دقیقاً همان نوع محاسباتی است که در قلب شبکه‌های عصبی قرار دارد.

استفاده از دقت‌های پایین‌تر بدون کاهش قابل توجه دقت نهایی مدل، به Tensor Cores اجازه می‌دهد تا عملیات را با سرعتی بسیار بالاتر (توان عملیاتی یا Throughput بیشتر) و مصرف انرژی کمتر انجام دهند. AMD نیز واحدهای مشابهی به نام Matrix Cores را در معماری خود گنجانده است.

۴. اتصال و مقیاس‌پذیری (Interconnect)

آموزش مدل‌های غول‌پیکر امروزی نیازمند همکاری هزاران GPU به صورت همزمان است. این GPUها باید بتوانند به سرعت با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و داده‌ها را به اشتراک بگذارند. فناوری‌هایی مانند NVLink از NVIDIA و Infinity Fabric از AMD، اتصالات پرسرعتی را بین GPUها در یک سرور یا حتی بین سرورهای مختلف فراهم می‌کنند. این فناوری‌ها به مجموعه‌ای از GPUها اجازه می‌دهند تا مانند یک GPU واحد و غول‌پیکر عمل کنند.

ترکیب این چهار عنصر، یک GPU مدرن را به یک ابزار بی‌رقیب برای حل بزرگترین چالش‌های هوش مصنوعی تبدیل کرده است.

پرده چهارم: آینده جنگ تراشه‌ها و سرنوشت هوش مصنوعی

جنگ تراشه‌ها تازه شروع شده است و میدان نبرد در حال گسترش است. آینده این رقابت، نه تنها بر شرکت‌های فناوری، بلکه بر کل مسیر پیشرفت هوش مصنوعی تأثیر خواهد گذاشت. چندین روند کلیدی، آینده این حوزه را شکل خواهند داد.

۱. حرکت به سمت تراشه‌های تخصصی (ASICs و FPGAs)

با اینکه GPUها ابزارهای قدرتمندی هستند، اما همچنان پردازنده‌هایی با کاربرد عمومی (البته در حوزه موازی) محسوب می‌شوند. با بالغ شدن برخی از الگوریتم‌های هوش مصنوعی، ساخت تراشه‌هایی که فقط برای یک کار خاص طراحی شده‌اند (ASIC)، از نظر بهره‌وری انرژی و عملکرد، منطقی‌تر می‌شود. TPUهای گوگل نمونه بارز این رویکرد هستند. در آینده شاهد ظهور ASICهای بیشتری برای کاربردهای خاص مانند پردازش زبان طبیعی یا بینایی کامپیوتر خواهیم بود.

۲. چالش‌های فیزیکی و قانون مور

کوچک‌تر کردن ترانزیستورها روزبه‌روز سخت‌تر و پرهزینه‌تر می‌شود. قانون مور (که پیش‌بینی می‌کرد تعداد ترانزیستورها در یک تراشه هر دو سال دو برابر می‌شود) به محدودیت‌های فیزیکی خود نزدیک می‌شود. شرکت‌ها برای افزایش قدرت، به نوآوری در معماری، بسته‌بندی پیشرفته (مانند Chiplets که به AMD اجازه می‌دهد چندین تراشه کوچکتر را به هم متصل کند) و مواد جدید روی می‌آورند.

۳. اهمیت بهره‌وری انرژی

مراکز داده هوش مصنوعی مقادیر عظیمی برق مصرف می‌کنند. یک ابرکامپیوتر هوش مصنوعی می‌تواند به اندازه یک شهر کوچک برق مصرف کند. در نتیجه، عملکرد به ازای هر وات (Performance per Watt) به یک معیار کلیدی تبدیل شده است. معماری‌های آینده باید نه تنها سریع‌تر، بلکه بهینه‌تر از نظر مصرف انرژی باشند. این موضوع دری را به روی معماری‌های جدید مانند محاسبات نورومورفیک (Neuromorphic Computing) باز می‌کند که از ساختار مغز انسان الگوبرداری می‌کنند.

۴. دموکراتیزه شدن دسترسی به سخت‌افزار AI

در حال حاضر، تنها شرکت‌های بزرگ و دولت‌ها توانایی خرید و راه‌اندازی خوشه‌های عظیم GPU را دارند. با این حال، از طریق سرویس‌های ابری (Cloud) و ظهور استارتاپ‌های جدید، دسترسی به این قدرت پردازشی در حال آسان‌تر شدن است. این روند به محققان و شرکت‌های کوچکتر اجازه می‌دهد تا مدل‌های پیشرفته خود را توسعه دهند و به نوآوری دامن بزنند.

نتیجه‌گیری: سیلیکون، سنگ بنای تمدن آینده

جنگ تراشه‌ها بسیار فراتر از یک رقابت تجاری میان چند شرکت فناوری است. این نبردی بر سر کنترل زیرساخت اساسی‌ترین فناوری قرن بیست و یکم است. همانطور که نفت در قرن بیستم موتور محرک اقتصاد جهانی بود، در قرن حاضر، قدرت پردازشی و تراشه‌های پیشرفته این نقش را ایفا می‌کنند.

GPUها از یک قطعه جانبی برای بازی‌های ویدیویی، به قلب تپنده هوش مصنوعی تبدیل شدند و این سفر شگفت‌انگیز نشان داد که چگونه یک نوآوری در معماری سخت‌افزار می‌تواند جهان را تغییر دهد. NVIDIA با بینش استراتژیک خود در مورد CUDA، این انقلاب را کلید زد، اما اکنون رقابت شدید از سوی AMD، اینتل و غول‌های ابری، نوآوری را با سرعتی بی‌سابقه به پیش می‌راند.

آینده هوش مصنوعی، چه در زمینه درمان بیماری‌ها، چه در حل بحران‌های اقلیمی و چه در خلق اشکال جدیدی از هنر و خلاقیت، مستقیماً به نتایج این جنگ سیلیکونی بستگی دارد. هر پیشرفت در طراحی تراشه‌ها، مرزهای ممکن را جابجا می‌کند و ما را یک قدم به ساخت هوش مصنوعی عمومی (AGI) نزدیک‌تر می‌سازد. ما در هیجان‌انگیزترین دوران تاریخ محاسبات زندگی می‌کنیم و سربازان اصلی این دوران، نه انسان‌ها، بلکه ارتش‌های خاموش ترانزیستورها بر روی قطعات درخشان سیلیکون هستند.

دوره جنگجوی پرامپت نویسی (از کلمات تا معجزه)

می‌خواهید قدرت پرامپت‌نویسی خود را به سطح بعدی ببرید؟
با شرکت در دوره «جنگجوی پرامپت‌نویسی (از کلمات تا معجزه)»، یاد می‌گیرید چگونه با کلمات ساده، نتایج خارق‌العاده در هوش مصنوعی خلق کنید.

سوالات متداول (FAQ)

در این بخش به برخی از سوالات رایج در مورد هوش مصنوعی و پزشکی پاسخ می‌دهیم.

۱. چرا نمی‌توانیم از CPUهای مدرن با تعداد هسته‌های زیاد برای هوش مصنوعی استفاده کنیم؟

حتی CPUهای سرور با ۶۴ یا ۱۲۸ هسته نیز از نظر معماری برای پردازش موازی در مقیاس انبوه بهینه نشده‌اند. هسته‌های آن‌ها بسیار پیچیده‌تر و عمومی‌تر هستند و پهنای باند حافظه آن‌ها به مراتب کمتر از GPUهاست. قدرت واقعی GPU در هزاران هسته ساده و هماهنگ و حافظه فوق‌سریع آن نهفته است که برای محاسبات ماتریسی یادگیری عمیق ایده‌آل است.

۲. آیا CUDA تنها راه برنامه‌نویسی برای هوش مصنوعی روی GPU است؟

خیر، اما محبوب‌ترین و بالغ‌ترین پلتفرم است. جایگزین‌های اصلی شامل ROCm از AMD و oneAPI از اینتل هستند. همچنین فریمورک‌های سطح بالاتری مانند OpenCL وجود دارند که قابلیت اجرا روی سخت‌افزارهای مختلف را دارند، اما معمولاً به اندازه راه‌حل‌های اختصاصی مانند CUDA بهینه‌سازی نشده‌اند.

۳. نقش چین در جنگ تراشه‌ها چیست؟

چین با سرمایه‌گذاری هنگفت دولتی در تلاش است تا صنعت نیمه‌هادی خود را توسعه دهد و وابستگی خود را به شرکت‌های غربی (به‌ویژه در زمینه تراشه‌های پیشرفته AI) کاهش دهد. شرکت‌هایی مانند هواوی (با تراشه‌های Ascend) و دیگر استارتاپ‌های چینی در حال توسعه GPUها و شتاب‌دهنده‌های AI خود هستند، اما به دلیل محدودیت‌های دسترسی به فناوری‌های ساخت پیشرفته، هنوز با چالش‌های جدی روبرو هستند.

۴. TPU چیست و چه تفاوتی با GPU دارد؟

TPU یا واحد پردازش تنسور، یک ASIC است که توسط گوگل به طور خاص برای تسریع بارهای کاری یادگیری ماشین مبتنی بر TensorFlow طراحی شده است. TPUها در انجام محاسبات ماتریسی بسیار کارآمد هستند، اما انعطاف‌پذیری کمتری نسبت به GPUها دارند. GPU یک پردازنده گرافیکی با قابلیت برنامه‌ریزی گسترده است، در حالی که TPU برای یک منظور خاص بهینه‌سازی شده است.

۵. آیا برای یادگیری هوش مصنوعی حتماً به یک GPU گران‌قیمت NVIDIA نیاز دارم؟

برای شروع یادگیری و اجرای مدل‌های کوچک تا متوسط، خیر. می‌توانید از سرویس‌های ابری مانند Google Colab استفاده کنید که دسترسی رایگان (با محدودیت) به GPUها را فراهم می‌کند. همچنین GPUهای گیمینگ مدرن NVIDIA (سری RTX) و AMD نیز توانایی خوبی برای اجرای بسیاری از پروژه‌های هوش مصنوعی دارند.

۶. بزرگترین چالش فعلی در ساخت GPUهای قدرتمندتر چیست؟

دو چالش اصلی وجود دارد: توان مصرفی و حرارت. هرچه تراشه‌ها قدرتمندتر می‌شوند، برق بیشتری مصرف کرده و گرمای بیشتری تولید می‌کنند که خنک‌سازی آن‌ها را به یک چالش مهندسی بزرگ تبدیل می‌کند. چالش دیگر، محدودیت‌های فیزیکی ساخت است. رسیدن به فرآیندهای تولید ۱ نانومتری و کوچک‌تر نیازمند نوآوری‌های بنیادی در علم مواد و فیزیک است.

۷. نقش حافظه (RAM) در عملکرد هوش مصنوعی چیست؟

حافظه نقش حیاتی دارد. مدل‌های بزرگ هوش مصنوعی (مانند مدل‌های زبانی با صدها میلیارد پارامتر) به مقدار عظیمی حافظه VRAM (حافظه اختصاصی GPU) نیاز دارند تا پارامترهای خود را در آن جای دهند. اگر مدل در حافظه GPU جا نشود، باید دائماً داده‌ها را بین RAM سیستم و VRAM جابجا کرد که سرعت را به شدت کاهش می‌دهد. به همین دلیل است که GPUهای مخصوص مراکز داده با مقادیر بسیار بالای VRAM (مثلاً ۸۰ گیگابایت یا بیشتر) عرضه می‌شوند.

۸. آیا کوانتوم کامپیوتینگ جایگزین GPUها در هوش مصنوعی خواهد شد؟

در آینده دور، شاید. کامپیوترهای کوانتومی پتانسیل حل برخی از مسائل بهینه‌سازی و یادگیری ماشین را با سرعتی غیرقابل تصور دارند. با این حال، این فناوری هنوز در مراحل بسیار ابتدایی خود قرار دارد و برای کاربردهای عمومی هوش مصنوعی که امروزه با GPUها انجام می‌شود، عملی نیست. در آینده قابل پیش‌بینی، GPUها همچنان ابزار اصلی باقی خواهند ماند.

۹. منظور از Chiplet در طراحی تراشه چیست؟

Chiplet یک رویکرد طراحی مدرن است که در آن به جای ساخت یک تراشه بزرگ و یکپارچه (Monolithic)، چندین تراشه کوچکتر و تخصصی‌تر (Chiplet) ساخته شده و سپس روی یک بستر مشترک به هم متصل می‌شوند. این روش به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا بازده تولید را افزایش دهند و بخش‌های مختلف تراشه را با فرآیندهای ساخت متفاوت تولید کنند. AMD یکی از پیشگامان استفاده از این فناوری است.

۱۰. آیا این جنگ تراشه‌ها در نهایت به نفع مصرف‌کننده است؟

بله و خیر. از یک سو، رقابت شدید باعث نوآوری سریع‌تر، عملکرد بهتر و در بلندمدت قیمت‌های رقابتی‌تر می‌شود. از سوی دیگر، پیچیدگی ژئوپلیتیکی این جنگ، نگرانی‌ها در مورد زنجیره تامین و تمرکز تولید در چند منطقه خاص، می‌تواند منجر به کمبود و افزایش قیمت‌ها شود، همانطور که در سال‌های اخیر شاهد آن بوده‌ایم.

به این مطلب چه امتیازی می دهید؟

متوسط امتیاز / 5. تعداد امتیازدهندگان:

امتیازی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

https://farobox.io/?p=2576

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *