فهرست مطالب

دوره‌های آموزشی

TensorFlow در برابر PyTorch: کدام فریم‌ورک هوش مصنوعی برای پروژه شما مناسب است؟

TensorFlow در برابر PyTorch: کدام فریم‌ورک هوش مصنوعی برای پروژه شما مناسب است؟

فهرست مطالب

()

اینجا بود که داستان ما شروع شد. در دنیایی که داده‌ها به مثابه طلا هستند و هوش مصنوعی، کیمیاگری است که این طلا را به قدرت تبدیل می‌کند، دو غول بزرگ بر سر پادشاهی رقابت می‌کردند: TensorFlow و PyTorch. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در آغاز یک سفر علمی یا یک پروژه جدید، این سوال بزرگ ذهنتان را مشغول کرده باشد: «کدام یک از این دو، راهنمای من در این مسیر پیچیده خواهد بود؟» این پرسشی است که ذهن هر برنامه‌نویس، دانشجو و علاقه‌مند به دنیای هوش مصنوعی را به خود مشغول می‌کند و پاسخ به آن می‌تواند مسیر پروژه را به کلی تغییر دهد. این مقاله، روایتی است از مقایسه‌ای جامع، نه فقط از دیدگاه فنی، بلکه از چشم‌انداز یک همراه که قصد دارد شما را به مقصد برساند.

اجازه دهید داستانی را برای شما تعریف کنم. دنیای یادگیری عمیق مانند شهری بزرگ و در حال توسعه است. TensorFlow همانند یک کلان‌شهر صنعتی و پیشرفته است که توسط یک شرکت بزرگ (گوگل) مدیریت می‌شود. در این شهر، همه‌چیز از قبل مهندسی شده، زیرساخت‌ها بی‌نقص و ابزارها برای تولید در مقیاس بزرگ فراهم هستند. از سوی دیگر، PyTorch به شهری شبیه است که با روح کارآفرینی، نوآوری و آزادی ساخته شده. در این شهر، توسعه‌دهندگان به راحتی می‌توانند ساختمان‌های جدید بسازند، قوانین را تغییر دهند و با سرعت شگفت‌انگیزی ایده‌های نو را به واقعیت تبدیل کنند. حال سوال اینجاست: برای ساختن پروژه رویایی خود، کدام یک از این شهرها را انتخاب می‌کنید؟

در این مقاله جامع، قرار است به عمق این دو فریم‌ورک سفر کنیم. ما نه تنها به جزئیات فنی و تفاوت‌های معماری آن‌ها خواهیم پرداخت، بلکه به مزایا و معایب هر یک در سناریوهای مختلف نیز نگاهی دقیق خواهیم داشت. این سفر، به شما کمک می‌کند تا با دیدی باز، تصمیمی آگاهانه بگیرید و فریم‌ورکی را انتخاب کنید که به بهترین شکل، با نیازهای پروژه و سبک کاری شما همخوانی دارد. پس کمربندهای خود را محکم ببندید، سفر ما به دنیای یادگیری عمیق آغاز شده است!

تاریخچه و فلسفه وجودی: ریشه‌های متفاوت، اهداف مشترک

برای درک بهتر هر پدیده‌ای، باید به ریشه‌های آن نگاه کرد. داستان TensorFlow در دل شرکت گوگل، یکی از بزرگترین شرکت‌های فناوری جهان، آغاز شد. گوگل برای حل چالش‌های عظیمی که در حوزه جستجو، پردازش تصویر و ترجمه ماشینی با آن‌ها روبرو بود، به ابزاری قدرتمند نیاز داشت. TensorFlow با هدف ارائه یک فریم‌ورک انعطاف‌پذیر، قدرتمند و مقیاس‌پذیر برای تحقیقات و تولید در مقیاس بزرگ متولد شد. فلسفه اصلی آن، فراهم کردن یک اکوسیستم کامل و جامع بود که بتواند از مرحله آزمایش و مدل‌سازی تا مرحله استقرار و تولید نهایی، تمامی نیازها را پوشش دهد.

در مقابل، PyTorch از دل جامعه تحقیقاتی و دانشگاهی فیسبوک (Meta) بیرون آمد. در ابتدا، هدف اصلی این فریم‌ورک، فراهم کردن ابزاری ساده، شهودی و پویا برای محققان بود تا بتوانند به سرعت ایده‌های خود را پیاده‌سازی و آزمایش کنند. تمرکز اصلی PyTorch بر انعطاف‌پذیری و سهولت استفاده بود، که آن را به سرعت در میان جامعه‌ی علمی و دانشگاهی محبوب کرد. این دو فلسفه متفاوت، هرچند به یک هدف مشترک (پیشرفت هوش مصنوعی) منجر شدند، اما معماری و شیوه کار آن‌ها را به کلی از هم متمایز کردند.

مقایسه فنی: نگاهی عمیق به قلب دو فریم‌ورک

در این بخش، وارد جزئیات فنی می‌شویم. تفاوت‌های کلیدی بین TensorFlow و PyTorch در نحوه ساختاردهی، مدیریت جریان محاسبات و نحوه تعامل با داده‌هاست. این تفاوت‌ها، تجربه برنامه‌نویسی و عملکرد نهایی مدل‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

۱. گراف محاسباتی: ثابت در برابر پویا

این شاید مهم‌ترین تفاوت بنیادین بین TensorFlow و PyTorch باشد. TensorFlow در ابتدا از یک «گراف محاسباتی ثابت» (Static Computational Graph) استفاده می‌کرد. این بدان معناست که شما ابتدا کل ساختار شبکه عصبی را به صورت یک گراف تعریف می‌کردید و سپس داده‌ها را به آن وارد می‌کردید. این رویکرد، در زمان کامپایل، امکان بهینه‌سازی‌های پیشرفته را فراهم می‌آورد و در محیط‌های تولیدی عملکرد بسیار خوبی داشت، اما یک مشکل بزرگ داشت: انعطاف‌پذیری پایین در هنگام اجرا. اشکال‌زدایی (Debugging) در این مدل بسیار دشوار بود، زیرا نمی‌توانستید به صورت مرحله به مرحله (Step-by-step) خروجی هر لایه را مشاهده کنید. این مشکل به ویژه در شبکه‌هایی که ساختارشان پویا بود (مثل شبکه‌های LSTM با طول توالی متغیر) نمود بیشتری پیدا می‌کرد.

در مقابل، PyTorch از یک «گراف محاسباتی پویا» (Dynamic Computational Graph) استفاده می‌کند. این بدان معناست که گراف در حین اجرای کد ساخته می‌شود. هر دستور، یک گره جدید در گراف ایجاد می‌کند. این رویکرد، به شما اجازه می‌دهد تا به راحتی خروجی هر لایه را در حین اجرا بررسی کنید، از ابزارهای اشکال‌زدایی استاندارد پایتون استفاده کنید و ساختارهای شبکه‌ای پیچیده و پویا را به سادگی پیاده‌سازی کنید. این ویژگی، PyTorch را به ابزاری محبوب در میان محققان تبدیل کرد که به سرعت نیاز به آزمایش ایده‌های جدید داشتند.

اما داستان به اینجا ختم نمی‌شود. TensorFlow 2.0 با پذیرش رویکرد پویا، سعی در جبران این نقص کرد. حالا TensorFlow هم به صورت پیش‌فرض از اجرای «مشتاقانه» (Eager Execution) پشتیبانی می‌کند که مشابه با گراف پویا در PyTorch است. این تغییر، مرزهای بین این دو فریم‌ورک را بسیار کمرنگ‌تر کرده است، اما هنوز هم تفاوت‌های ظریفی در نحوه پیاده‌سازی وجود دارد.

۲. API و سهولت استفاده

از نظر سهولت استفاده، PyTorch به دلیل شباهت زیاد به پایتون استاندارد، معمولاً برای توسعه‌دهندگان پایتون که تازه‌کار هستند، دوستانه‌تر به نظر می‌رسد. API آن بسیار تمیز و شهودی است و نیاز به یادگیری مفاهیم پیچیده اولیه ندارد. در PyTorch، شما مستقیماً با تنسورها (tensors) کار می‌کنید و می‌توانید از حلقه For یا دستورات شرطی پایتون به راحتی استفاده کنید.

TensorFlow در گذشته با پیچیدگی‌های خاص خود، از جمله نیاز به استفاده از Session و Placeholders، کمی کاربران را سردرگم می‌کرد. اما با معرفی Keras به عنوان API سطح بالا و پیش‌فرض در TensorFlow 2.0، این مشکل به کلی حل شده است. Keras یک رابط کاربری بسیار ساده و قابل فهم ارائه می‌دهد که به شما اجازه می‌دهد مدل‌ها را تنها با چند خط کد بسازید. در واقع، Keras حالا به قدری محبوب شده که می‌توان آن را به عنوان یک لایه انتزاعی بر روی هر دو فریم‌ورک در نظر گرفت.

۳. اکوسیستم و ابزارها

اینجا جایی است که TensorFlow به دلیل حمایت گوگل، یک مزیت بزرگ دارد. اکوسیستم TensorFlow بسیار گسترده و جامع است و شامل ابزارهای مختلفی برای هر مرحله از چرخه عمر مدل می‌شود:

  • TensorBoard: ابزاری قدرتمند برای بصری‌سازی روند آموزش، نمودارها و گراف‌های مدل.
  • TensorFlow Extended (TFX): مجموعه‌ای از ابزارها برای ساخت، استقرار و مدیریت سیستم‌های یادگیری ماشین در مقیاس تولیدی.
  • TensorFlow Lite: نسخه‌ای بهینه شده برای دستگاه‌های موبایل و IoT.
  • TensorFlow.js: برای اجرای مدل‌ها در مرورگر و محیط‌های جاوااسکریپت.

این ابزارها، TensorFlow را به یک انتخاب عالی برای پروژه‌هایی تبدیل می‌کنند که نیاز به استقرار مدل در محیط‌های مختلف و مدیریت چرخه عمر کامل آن دارند.

در مقابل، PyTorch اکوسیستم ساده‌تری دارد، اما با ابزارهای بسیار قدرتمندی که توسط جامعه توسعه یافته‌اند، حمایت می‌شود:

  • TorchVision، TorchText، TorchAudio: کتابخانه‌هایی برای داده‌های بینایی، متنی و صوتی.
  • PyTorch Lightning: یک لایه انتزاعی که کد را سازمان‌دهی می‌کند و از بسیاری از کارهای تکراری (مثل مدیریت GPU) جلوگیری می‌کند.
  • Fast.ai: یک کتابخانه و دوره آموزشی که بر پایه PyTorch ساخته شده و یادگیری عمیق را برای همگان آسان می‌کند.

PyTorch با وجود ابزارهای کمتر، به دلیل ماهیت متن‌باز و جامعه فعال، به سرعت در حال رشد است و بسیاری از ابزارهای مورد نیاز توسط خود جامعه توسعه داده شده‌اند.

۴. استقرار (Deployment)

یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های این دو فریم‌ورک در مرحله استقرار مدل است. TensorFlow با ابزارهایی مانند TensorFlow Serving و TFX برای استقرار مدل‌های آموزش‌دیده در محیط‌های تولیدی و در مقیاس بزرگ بهینه شده است. این ابزارها امکان سرویس‌دهی به درخواست‌های زیاد با تأخیر کم را فراهم می‌کنند و یک مزیت بزرگ برای شرکت‌ها و پروژه‌های بزرگ محسوب می‌شوند.

PyTorch در این زمینه کمی عقب‌تر بود، اما با معرفی TorchScript، این شکاف را به خوبی پر کرده است. TorchScript به شما اجازه می‌دهد تا مدل‌های PyTorch را به یک فرمت قابل استقرار تبدیل کنید که می‌تواند بدون وابستگی به پایتون در محیط‌های مختلف اجرا شود. این قابلیت، PyTorch را به یک گزینه مناسب برای تولید نیز تبدیل کرده است. با این حال، TensorFlow همچنان در زمینه ابزارها و اکوسیستم استقرار، کمی پیشتاز است.

۵. جامعه و بازار کار

PyTorch به دلیل سادگی و انعطاف‌پذیری، به شدت در جامعه تحقیقاتی و دانشگاهی محبوب است. بسیاری از مقالات جدید و پیشرفت‌های علمی در زمینه هوش مصنوعی با استفاده از PyTorch پیاده‌سازی می‌شوند. اگر هدف شما تحقیق و توسعه در مرزهای دانش هوش مصنوعی است، PyTorch می‌تواند انتخاب بهتری باشد.

از سوی دیگر، TensorFlow به دلیل ماهیت تولیدی و ابزارهای استقرار، همچنان در صنعت و شرکت‌های بزرگ (به ویژه شرکت‌هایی که از اکوسیستم گوگل استفاده می‌کنند) بسیار محبوب است. اگر به دنبال موقعیت شغلی در شرکت‌های بزرگ فناوری هستید، تسلط بر TensorFlow یک مهارت بسیار ارزشمند محسوب می‌شود.

کاربردهای کلیدی: هر کدام برای چه کاری ساخته شده‌اند؟

انتخاب فریم‌ورک تا حد زیادی به نوع پروژه شما بستگی دارد. هر یک از این دو فریم‌ورک در زمینه‌های خاصی برتری دارند.

TensorFlow برای…

  • پروژه‌های در مقیاس تولیدی: اگر هدف شما ساخت یک محصول تجاری است که قرار است به میلیون‌ها کاربر سرویس دهد، TensorFlow با ابزارهای قدرتمند استقرار، نظارت و مدیریت، یک انتخاب ایده‌آل است.
  • سیستم‌های توزیع شده: TensorFlow برای آموزش مدل‌ها بر روی چندین سرور و GPU بهینه‌سازی شده است.
  • موبایل و وب: اگر نیاز دارید مدل‌های خود را روی دستگاه‌های موبایل یا در مرورگرها اجرا کنید، TensorFlow Lite و TensorFlow.js گزینه‌های بی‌رقیبی هستند.
  • پژوهش‌های سازمانی: شرکت‌هایی که به دنبال ثبات، ابزارهای جامع و پشتیبانی گسترده هستند، معمولاً TensorFlow را انتخاب می‌کنند.

PyTorch برای…

  • تحقیقات و پروژه‌های آکادمیک: به دلیل سادگی، انعطاف‌پذیری و قابلیت اشکال‌زدایی بالا، PyTorch انتخاب اول بسیاری از محققان و دانشجویان است.
  • شبکه‌های عصبی پویا: برای مدل‌هایی که ساختارشان به صورت پویا در حین اجرا تغییر می‌کند (مثل مدل‌های پردازش زبان طبیعی با طول متغیر)، PyTorch بسیار مناسب‌تر است.
  • پروژه‌های کوچک و متوسط: اگر به سرعت می‌خواهید یک ایده را پیاده‌سازی و پروتوتایپ آن را بسازید، PyTorch سرعت توسعه شما را به شکل چشمگیری افزایش می‌دهد.
  • یادگیری و آموزش: بسیاری از دوره‌های آموزشی یادگیری عمیق به دلیل سادگی PyTorch، آن را برای آموزش مفاهیم پایه انتخاب می‌کنند.

جدول مقایسه جامع: نگاهی سریع و دقیق

ویژگی
TensorFlow
PyTorch
معماری گراف
پویا و ثابت (هر دو در دسترس، اما پویا پیش‌فرض است)
پویا (Eager Execution)
سهولت استفاده
با Keras بسیار ساده شده است.
بسیار شبیه به پایتون، شهودی و ساده.
جامعه
بزرگ، پشتیبانی قوی از گوگل، در صنعت محبوب‌تر.
بسیار فعال، در جامعه تحقیقاتی و دانشگاهی محبوب‌تر.
اکوسیستم
جامع و گسترده (TFX, TensorBoard, TF Lite).
ساده‌تر، با کتابخانه‌های قوی و تخصصی از جامعه.
استقرار (Deployment)
دارای ابزارهای قدرتمند و بهینه (TF Serving).
با TorchScript قابل استقرار، اما اکوسیستم استقرار کوچک‌تر.
اشکال‌زدایی (Debugging)
با اجرای مشتاقانه ساده شده است.
بسیار ساده، مشابه با اشکال‌زدایی در پایتون.
مقیاس‌پذیری
بسیار بهینه برای آموزش در مقیاس‌های بزرگ و توزیع‌شده.
قابلیت مقیاس‌پذیری خوب، اما در مقیاس‌های بسیار بزرگ TensorFlow بهتر عمل می‌کند.
پیشنهاد مطالعه : وایب کدینگ (vibe coding) چیست؟

آینده: همگامی و هم‌زیستی

با معرفی TensorFlow 2.0 و اجرای مشتاقانه، و همچنین با معرفی TorchScript در PyTorch، شاهد همگرایی شگفت‌انگیزی بین این دو فریم‌ورک هستیم. هر دو در تلاشند تا نقاط ضعف خود را پوشش دهند و بهترین ویژگی‌های دیگری را جذب کنند. TensorFlow سعی کرده تا انعطاف‌پذیری و سهولت استفاده PyTorch را به اکوسیستم خود اضافه کند، در حالی که PyTorch به دنبال بهبود قابلیت‌های استقرار و مقیاس‌پذیری است.

این همگرایی برای جامعه هوش مصنوعی یک خبر عالی است. دیگر انتخاب بین این دو، به معنای کنار گذاشتن کامل یکی از آن‌ها نیست. بلکه به معنای انتخاب بهترین ابزار برای یک کار خاص است. بسیاری از شرکت‌ها و محققان حتی از هر دو فریم‌ورک به صورت موازی استفاده می‌کنند، از PyTorch برای تحقیق و توسعه سریع و از TensorFlow برای تولید نهایی و استقرار مدل‌ها.

نتیجه‌گیری: انتخاب شما، داستان شما

پس، پاسخ نهایی به سوال بزرگ این مقاله چیست؟ کدام فریم‌ورک برای پروژه بعدی شما بهترین انتخاب است؟ پاسخ این است: بستگی دارد! و این “بستگی دارد” یک پاسخ کلیشه‌ای نیست، بلکه یک واقعیت کلیدی است.

اگر شما یک دانشجو یا محقق هستید که به دنبال یک ابزار قدرتمند، انعطاف‌پذیر و ساده برای آزمایش ایده‌های جدید و پیاده‌سازی شبکه‌های پیچیده هستید، PyTorch انتخاب اول شما خواهد بود. جامعه‌ی فعال و مستندات عالی آن به شما در این مسیر کمک خواهند کرد.

اگر یک برنامه‌نویس یا مهندس نرم‌افزار هستید که در حال ساخت یک محصول تجاری هستید که نیاز به مقیاس‌پذیری، استقرار آسان و اکوسیستم جامع دارد، TensorFlow با ابزارها و قابلیت‌های تولیدی‌اش، مسیر شما را هموار خواهد کرد.

در نهایت، مهم‌ترین نکته این است که هر دو فریم‌ورک ابزارهای فوق‌العاده‌ای هستند و تسلط بر یکی از آن‌ها، یادگیری دیگری را بسیار آسان می‌کند. بهترین راه، این است که با هر دو کار کنید، نقاط قوت و ضعف آن‌ها را در عمل لمس کنید و سپس تصمیم بگیرید که کدام یک، بهترین همراه برای سفر هوش مصنوعی شما خواهد بود. حالا که مسلح به دانش این مقایسه هستید، داستان پروژه بعدی خود را آغاز کنید.

دوره جنگجوی پرامپت نویسی (از کلمات تا معجزه)

می‌خواهید قدرت پرامپت‌نویسی خود را به سطح بعدی ببرید؟
با شرکت در دوره «جنگجوی پرامپت‌نویسی (از کلمات تا معجزه)»، یاد می‌گیرید چگونه با کلمات ساده، نتایج خارق‌العاده در هوش مصنوعی خلق کنید.

سوالات متداول (FAQ)

در این بخش به سوالات پرتکرار در مورد TensorFlow و PyTorch پاسخ داده‌ایم.

۱. کدام فریم‌ورک برای افراد مبتدی بهتر است؟

پاسخ: برای افراد مبتدی، PyTorch به دلیل سهولت استفاده و شباهت به پایتون استاندارد، معمولاً انتخاب بهتری است. با این حال، با معرفی Keras در TensorFlow 2.0، این فریم‌ورک نیز برای مبتدیان بسیار قابل دسترس شده است. هر دو گزینه خوبی هستند، اما بسیاری از دوره‌های آموزشی جدید، PyTorch را به دلیل سادگی در اشکال‌زدایی ترجیح می‌دهند.

۲. آیا TensorFlow از PyTorch سریع‌تر است؟

پاسخ: در گذشته، به دلیل بهینه‌سازی‌های گراف ثابت، TensorFlow در برخی از سناریوهای تولیدی کمی سریع‌تر بود. اما امروزه با بهینه‌سازی‌های جدید در هر دو فریم‌ورک، تفاوت سرعت ناچیز است و در بسیاری از موارد به نوع پروژه، سخت‌افزار و بهینه‌سازی‌های انجام شده بستگی دارد.

۳. کدام فریم‌ورک در بازار کار محبوب‌تر است؟

پاسخ: هر دو فریم‌ورک در بازار کار بسیار محبوب هستند. TensorFlow در صنعت و شرکت‌های بزرگ به دلیل قابلیت‌های تولیدی و استقرار، بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. PyTorch در جامعه تحقیقاتی و دانشگاهی و در استارتاپ‌ها محبوبیت بیشتری دارد. تسلط بر هر دو، ارزش شما را در بازار کار به شدت افزایش می‌دهد.

۴. آیا می‌توانم یک مدل PyTorch را در TensorFlow اجرا کنم؟

پاسخ: به صورت مستقیم خیر. اما می‌توانید مدل را به یک فرمت مشترک مانند ONNX (Open Neural Network Exchange) تبدیل کنید و سپس آن را در فریم‌ورک دیگر اجرا کنید. این کار به شما امکان می‌دهد تا از مزایای هر دو فریم‌ورک بهره ببرید.

۵. چرا محققان PyTorch را ترجیح می‌دهند؟

پاسخ: محققان PyTorch را به دلیل گراف محاسباتی پویا (Dynamic Graph) و سهولت اشکال‌زدایی ترجیح می‌دهند. این ویژگی‌ها به آن‌ها اجازه می‌دهد تا به سرعت ایده‌های جدید را پیاده‌سازی و آزمایش کنند، که برای فرآیند تحقیق ضروری است.

۶. آیا Keras یک فریم‌ورک مستقل است؟

پاسخ: Keras در ابتدا به عنوان یک فریم‌ورک مستقل توسعه یافت. اما اکنون به عنوان API سطح بالا و استاندارد در TensorFlow 2.0 ادغام شده است. با این حال، هنوز می‌توان از آن به عنوان یک لایه انتزاعی بر روی بک‌اندهای دیگر مانند JAX یا حتی PyTorch استفاده کرد.

۷. TensorFlow Lite چیست و چه کاربردی دارد؟

پاسخ: TensorFlow Lite نسخه‌ای از TensorFlow است که برای استقرار مدل‌ها روی دستگاه‌های موبایل و دستگاه‌های لبه‌ای (Edge Devices) مانند Raspberry Pi بهینه شده است. این نسخه حجم و مصرف منابع کمتری دارد و امکان اجرای هوش مصنوعی را در محیط‌های محدود فراهم می‌کند.

۸. TorchScript در PyTorch چه نقشی دارد؟

پاسخ: TorchScript ابزاری در PyTorch است که به شما اجازه می‌دهد مدل‌های آموزش‌دیده را به یک فرمت قابل استقرار (Serializable) تبدیل کنید. این فرمت می‌تواند در محیط‌های تولیدی بدون وابستگی به پایتون اجرا شود و عملکرد بهتری داشته باشد.

۹. کدام فریم‌ورک پشتیبانی بهتری از سخت‌افزارهای مختلف دارد؟

پاسخ: هر دو فریم‌ورک پشتیبانی بسیار خوبی از GPU و TPU (برای TensorFlow) دارند. TensorFlow به دلیل حمایت گوگل، از سخت‌افزارهای جدیدتر مانند TPUها پشتیبانی عالی دارد. PyTorch نیز پشتیبانی گسترده‌ای از GPUها و سایر سخت‌افزارها ارائه می‌دهد.

۱۰. آیا باید هر دو فریم‌ورک را یاد بگیریم؟

پاسخ: یادگیری هر دو فریم‌ورک توصیه می‌شود. اگرچه هر کدام نقاط قوت و ضعف خود را دارند، اما یادگیری اصول اولیه یکی از آن‌ها، یادگیری دیگری را بسیار آسان‌تر می‌کند. با یادگیری هر دو، شما به یک توسعه‌دهنده هوش مصنوعی انعطاف‌پذیر تبدیل خواهید شد و می‌توانید برای هر پروژه‌ای بهترین ابزار را انتخاب کنید.

به این مطلب چه امتیازی می دهید؟

متوسط امتیاز / 5. تعداد امتیازدهندگان:

امتیازی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

https://farobox.io/?p=2638

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *