فهرست مطالب
دورههای آموزشی
برنامه نویسی مدرن، از مبانی تا توسعه وب و وب اپلیکیشن با “هوش مصنوعی” و “وایب کدینگ”
دوره جنگجوی پرامپت نویسی (از کلمات تا معجزه)
هوش مصنوعی در بورس: آیا ماشینها میتوانند آینده بازار را پیشبینی کنند؟

فهرست مطالب
تصور کنید پشت میز معاملهگری خود نشستهاید. چندین مانیتور پیش روی شماست که با نمودارهای شمعی، اندیکاتورهای پیچیده و جریان بیپایان اخبار مالی چشمک میزنند. نبض بازار در دستان شماست، اما این نبض گاهی تند و گاهی کند میزند. استرس، هیجان، ترس و طمع؛ اینها احساساتی هستند که هر تریدر حرفهای آنها را به خوبی میشناسد. در این اقیانوس پرتلاطم دادهها، یک اشتباه کوچک میتواند به بهای سنگینی تمام شود. حالا تصور کنید یک دستیار خستگیناپذیر در کنار خود دارید؛ یک همکار که نه میخوابد، نه احساساتی میشود و میتواند در هر ثانیه، میلیونها داده را تحلیل کند. این دستیار، هوش مصنوعی (AI) است؛ نیرویی که آمده تا قواعد بازی را در وال استریت و تمام بازارهای مالی جهان تغییر دهد.
این مقاله یک داستان است؛ داستان رویارویی هوش انسانی با هوش ماشینی در یکی از پیچیدهترین میدانهای رقابت بشری: بازار بورس. ما قصد نداریم شما را با فرمولهای ریاضی خستهکننده بمباران کنیم. در عوض، سفری را آغاز میکنیم تا بفهمیم چگونه هوش مصنوعی از یک مفهوم علمی-تخیلی به ابزاری قدرتمند در دستان تریدرها، تحلیلگران و حتی سرمایهگذاران عادی تبدیل شده است. فرقی نمیکند یک تریدر باتجربه باشید که به دنبال بهینهسازی استراتژیهای خود است، یک برنامهنویس کنجکاو که میخواهد دنیای فینتک (FinTech) را کشف کند، یا صرفاً یک علاقهمند به تکنولوژی که میخواهد بداند آینده چه شکلی خواهد بود؛ این مقاله برای شما نوشته شده است.
چرا تحلیل سنتی به تنهایی کافی نیست؟ محدودیتهای ذهن انسان
برای قرنها، تحلیل بازار بورس بر دو ستون اصلی استوار بود: تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) و تحلیل تکنیکال (Technical Analysis). تحلیل بنیادی به بررسی سلامت مالی یک شرکت، صورتهای سود و زیان، و چشمانداز صنعتی آن میپردازد. تحلیل تکنیکال، با این فرض که «همهچیز در قیمت لحاظ شده»، الگوهای قیمتی و حجم معاملات را در نمودارها جستجو میکند.
این روشها هنوز هم ارزشمند هستند، اما در دنیای امروز با چالشهای جدی روبرو شدهاند:
- سیلاب اطلاعات (Information Overload): هر روز هزاران مقاله خبری، گزارش مالی، توییت، پست وبلاگ و تحلیل ویدیویی منتشر میشود. یک انسان، حتی با یک تیم کامل، قادر به پردازش این حجم از اطلاعات در لحظه نیست.
- سوگیریهای شناختی (Cognitive Biases): ما انسانها موجوداتی احساسی هستیم. ترس از دست دادن (FOMO)، لنگر انداختن به قیمت خرید، و اعتماد به نفس کاذب، تنها چند مورد از دهها سوگیری روانی هستند که قضاوت ما را مختل میکنند و منجر به تصمیمات غیرمنطقی میشوند.
- سرعت سرسامآور بازار: با ظهور معاملات الگوریتمی و فرکانس بالا (HFT)، بازارها در مقیاس میکروثانیه حرکت میکنند. سرعتی که برای مغز انسان قابل درک نیست.
- الگوهای پنهان و غیرخطی: بازارهای مالی سیستمهای پیچیده و آشوبناکی هستند. روابط بین متغیرها (مانند نرخ بهره، تورم، اخبار سیاسی و قیمت سهام) اغلب خطی و ساده نیست. ذهن انسان برای درک این روابط پیچیده و چندبعدی محدودیت دارد.
اینجا بود که نیاز به یک رویکرد جدید احساس شد. رویکردی که بتواند این حجم عظیم از دادهها را هضم کند، الگوهای پنهان را بیابد، و بدون دخالت احساسات تصمیم بگیرد. این نقطه ورود شکوهمند هوش مصنوعی به عرصه بازارهای مالی بود.
جعبه ابزار هوش مصنوعی برای تحلیلگران؛ AI چگونه بازار را میبیند؟
وقتی از «هوش مصنوعی» در بورس صحبت میکنیم، منظورمان یک ربات انساننمای همهچیزدان نیست. بلکه مجموعهای از الگوریتمها و تکنیکهای محاسباتی است که هر کدام برای وظیفهای خاص طراحی شدهاند. بیایید با مهمترین ابزارهای این جعبه ابزار آشنا شویم.
۱. یادگیری ماشین (Machine Learning): مغز متفکر سیستم
یادگیری ماشین (ML) هسته اصلی بسیاری از کاربردهای AI در امور مالی است. به جای اینکه به کامپیوتر بگوییم برای تحلیل بازار دقیقاً چه کاری انجام دهد، به او حجم عظیمی از دادههای تاریخی را میدهیم و اجازه میدهیم خودش الگوها را "یاد بگیرد". درست مانند یک کارآموز که با دیدن صدها معامله موفق و ناموفق، به تدریج فوت و فن کار را میآموزد.
انواع یادگیری ماشین در تحلیل بورس:
- یادگیری نظارتشده (Supervised Learning): این مدل رایجترین نوع در پیشبینی قیمت است. در این روش، ما دادههای تاریخی (مانند قیمتهای گذشته، حجم معاملات، اندیکاتورها) را به همراه "برچسب" یا "پاسخ صحیح" (مثلاً اینکه آیا قیمت سهم در روز بعد بالا رفت یا پایین) به الگوریتم میدهیم. مدل با بررسی این دادهها یاد میگیرد که چه ورودیهایی به چه خروجیهایی منجر میشوند. الگوریتمهایی مانند رگرسیون خطی برای پیشبینی قیمت دقیق و ماشینهای بردار پشتیبان (SVM) برای پیشبینی جهت حرکت (صعودی یا نزولی) در این دسته قرار میگیرند.
- یادگیری نظارتنشده (Unsupervised Learning): در این روش، دادهها هیچ برچسبی ندارند. وظیفه الگوریتم، کشف ساختارها و الگوهای پنهان در خود دادههاست. برای مثال، میتوان از آن برای خوشهبندی (Clustering) سهام استفاده کرد تا شرکتهایی با رفتار قیمتی مشابه را در یک گروه قرار دهد، حتی اگر در صنایع متفاوتی باشند. این کار به تنوعبخشی سبد سهام (Portfolio Diversification) کمک شایانی میکند.
- یادگیری تقویتی (Reinforcement Learning): این یکی از جذابترین شاخههای ML است. در اینجا یک "عامل" (Agent) یا ربات تریدر در یک محیط شبیهسازی شده بازار قرار میگیرد. این عامل برای انجام معاملات سودآور "پاداش" و برای معاملات زیانده "تنبیه" میشود. با میلیونها بار آزمون و خطا، عامل به تدریج یاد میگیرد که چه استراتژی معاملاتی در شرایط مختلف بازار، بیشترین پاداش بلندمدت را به همراه دارد. بسیاری از سیستمهای معاملات الگوریتمی پیشرفته از این روش بهره میبرند.
۲. شبکههای عصبی عمیق (Deep Learning): چشم تیزبین برای الگوهای پیچیده
یادگیری عمیق زیرمجموعهای پیشرفته از یادگیری ماشین است که از ساختار مغز انسان الهام گرفته است. شبکههای عصبی با لایههای متعدد (از این رو "عمیق" نامیده میشوند) میتوانند روابط بسیار پیچیده و غیرخطی را در دادهها کشف کنند که الگوریتمهای سنتی از پس آن برنمیآیند.
- شبکههای عصبی بازگشتی (RNNs) و LSTM: دادههای بازار بورس از نوع سری زمانی (Time-Series) هستند؛ یعنی ترتیب دادهها اهمیت دارد. شبکههای LSTM (حافظه طولانی کوتاهمدت) نوع خاصی از RNN هستند که برای به خاطر سپردن الگوهای بلندمدت در دادههای سری زمانی طراحی شدهاند. این ویژگی آنها را به ابزاری فوقالعاده قدرتمند برای پیشبینی قیمت سهام بر اساس روندهای گذشته تبدیل میکند.
- شبکههای عصبی کانولوشنی (CNNs): شاید عجیب به نظر برسد، اما از CNNها که معمولاً برای تشخیص تصویر استفاده میشوند، در تحلیل تکنیکال نیز بهره گرفته میشود. چگونه؟ با تبدیل نمودارهای شمعی به یک تصویر! یک CNN میتواند الگوهای بصری کلاسیک مانند "سر و شانه"، "پرچم" یا "فنجان و دسته" را با دقتی فراتر از چشم انسان تشخیص دهد.
۳. پردازش زبان طبیعی (NLP): شنیدن نبض بازار از دل کلمات
قیمت سهام فقط تابعی از اعداد و ارقام نیست؛ احساسات، شایعات و اخبار نیز نقشی حیاتی در حرکت بازار دارند. پردازش زبان طبیعی (Natural Language Processing) به ماشینها این توانایی را میدهد که زبان انسان را بفهمند، تفسیر کنند و از آن نتیجهگیری کنند.
کاربرد اصلی NLP در بورس، تحلیل سنتیمنت (Sentiment Analysis) است. الگوریتمهای NLP میتوانند میلیونها منبع متنی را در لحظه اسکن کنند:
- اخبار خبرگزاریهای معتبر (رویترز، بلومبرگ)
- پستهای شبکههای اجتماعی (توییتر، ردیت)
- گزارشهای مالی و صورتجلسات شرکتها
- تحلیلهای منتشر شده توسط تحلیلگران
این الگوریتمها لحن کلی این متون را ارزیابی کرده و به آن یک امتیاز مثبت، منفی یا خنثی میدهند. برای مثال، اگر پس از اعلام گزارش فصلی یک شرکت، موجی از توییتها و اخبار با لحن مثبت منتشر شود، مدل NLP این را به عنوان یک سیگنال خرید بالقوه شناسایی میکند. این تحلیل به تریدرها کمک میکند تا "جو روانی" حاکم بر یک سهم یا کل بازار را بسنجند.
کاربردهای عملی AI در میدان نبرد؛ از پیشبینی تا اجرای معامله
حال که با ابزارها آشنا شدیم، ببینیم این ابزارها در دنیای واقعی چگونه به کار گرفته میشوند.
۱. مدلسازی پیشبینیکننده (Predictive Modeling)
این شاید آشناترین کاربرد AI در بورس باشد: تلاش برای پیشبینی قیمت آینده یک دارایی. مدلهای یادگیری ماشین با استفاده از دادههای تاریخی قیمت، حجم معاملات، اندیکاتورهای تکنیکال (مانند MACD و RSI)، دادههای بنیادی (مانند P/E) و حتی دادههای سنتیمنتال، تلاش میکنند تا محتملترین جهت حرکت قیمت در آینده نزدیک (مثلاً یک روز، یک هفته یا یک ماه آینده) را پیشبینی کنند. این پیشبینیها میتوانند به صورت یک قیمت مشخص، یک محدوده قیمتی، یا صرفاً جهت حرکت (بالا یا پایین) باشند.
۲. معاملات الگوریتمی (Algorithmic Trading)
اینجا جایی است که سرعت و دقت ماشین به اوج خود میرسد. الگوریتم تریدینگ به معنای استفاده از برنامههای کامپیوتری برای اجرای خودکار معاملات بر اساس مجموعهای از قوانین از پیش تعریف شده است. هوش مصنوعی این مفهوم را یک قدم فراتر میبرد.
یک سیستم ترید مبتنی بر AI، فقط قوانین ثابت را اجرا نمیکند، بلکه به طور مداوم استراتژی خود را بر اساس شرایط متغیر بازار تطبیق میدهد و بهینه میکند. برای مثال، یک مدل یادگیری تقویتی ممکن است یاد بگیرد که در بازارهای پرنوسان، حجم معاملات خود را کاهش دهد و در بازارهای آرام و رونددار، تهاجمیتر عمل کند. معاملات با فرکانس بالا (HFT) که در آن هزاران معامله در کسری از ثانیه انجام میشود، نمونه بارز این کاربرد است.
۳. مدیریت ریسک و بهینهسازی سبد سهام
یکی از مهمترین وظایف هر سرمایهگذار، مدیریت ریسک است. هوش مصنوعی در این زمینه نیز بسیار قدرتمند عمل میکند.
- شناسایی ناهنجاری (Anomaly Detection): الگوریتمهای AI میتوانند الگوهای معاملاتی غیرعادی یا رویدادهای خبری ناگهانی که ممکن است نشاندهنده یک ریسک قریبالوقوع باشند (مانند یک "قوی سیاه") را شناسایی کنند.
- مدلسازی ارزش در معرض خطر (VaR): مدلهای پیشرفته میتوانند با دقت بیشتری حداکثر زیان احتمالی یک سبد سهام را در یک بازه زمانی مشخص تخمین بزنند.
- بهینهسازی پورتفولیو: الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند با تحلیل همبستگی بین داراییهای مختلف، بهینهترین ترکیب ممکن از سهام را برای دستیابی به حداکثر بازدهی به ازای سطح معینی از ریسک پیشنهاد دهند. این فرآیند بسیار پیچیدهتر از روشهای سنتی است زیرا میتواند روابط غیرخطی را نیز در نظر بگیرد.
۴. تحلیل سنتیمنت بازار
همانطور که قبلاً اشاره شد، مدلهای NLP میتوانند نبض احساسات بازار را در دست بگیرند. صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ (Hedge Funds) از این سیستمها برای شناسایی روندهای نوظهور قبل از اینکه در قیمتها منعکس شوند، استفاده میکنند. برای مثال، افزایش ناگهانی بحثهای مثبت پیرامون یک تکنولوژی جدید در انجمنهای تخصصی، میتواند یک سیگنال اولیه برای سرمایهگذاری در شرکتهای مرتبط باشد.
روی تاریک ماه؛ چالشها و خطرات هوش مصنوعی در بورس
با تمام این قابلیتهای شگفتانگیز، هوش مصنوعی یک عصای جادویی برای پولدار شدن یک شبه نیست. استفاده از آن با چالشها و خطرات جدی همراه است که هر فعال بازاری باید از آنها آگاه باشد.
۱. بیشبرازش یا اورفیتینگ (Overfitting)
این یکی از بزرگترین تلهها در مدلسازی مالی است. اورفیتینگ زمانی رخ میدهد که مدل به جای یادگیری الگوهای واقعی و قابل تکرار، "نویز" و اتفاقات تصادفی دادههای آموزشی را حفظ میکند. چنین مدلی در تستهای گذشتهنگر (Backtesting) عملکردی فوقالعاده از خود نشان میدهد، اما در دنیای واقعی و با دادههای جدید، به طرز فاجعهباری شکست میخورد. زیرا بازارهای مالی دائماً در حال تغییر هستند و گذشته هرگز دقیقاً تکرار نمیشود.
۲. مشکل جعبه سیاه (The Black Box Problem)
بسیاری از مدلهای یادگیری عمیق، مانند شبکههای عصبی، به مثابه یک "جعبه سیاه" عمل میکنند. آنها ورودی را میگیرند و خروجی را تحویل میدهند، اما توضیح اینکه دقیقاً چگونه و بر اساس چه منطقی به آن نتیجه رسیدهاند، بسیار دشوار یا حتی غیرممکن است. این عدم شفافیت در دنیای مالی که مسئولیتپذیری و درک دلایل تصمیمات حیاتی است، یک ریسک بزرگ محسوب میشود.
۳. کیفیت و سوگیری دادهها (Data Quality and Bias)
یک الگوریتم هوش مصنوعی فقط به اندازه دادههایی که با آن تغذیه میشود، خوب است. اگر دادههای ورودی ناقص، نادرست یا دارای سوگیری باشند (مثلاً فقط دادههای یک دوره بازار صعودی را پوشش دهند)، خروجی مدل نیز غیرقابل اعتماد و جانبدارانه خواهد بود. این اصل به عنوان "آشغال ورودی، آشغال خروجی" (Garbage In, Garbage Out) شناخته میشود.
۴. ریسکهای سیستمی و دستکاری بازار
وقتی تعداد زیادی از بازیگران بازار از الگوریتمهای مشابهی استفاده کنند، ممکن است رفتارهای گلهای تشدید شود و منجر به سقوطهای ناگهانی (Flash Crashes) یا حبابهای قیمتی شود. همچنین، این نگرانی وجود دارد که الگوریتمهای هوشمند بتوانند برای دستکاری بازار از طریق ایجاد سفارشهای جعلی (Spoofing) یا پخش اطلاعات نادرست استفاده شوند.
آینده اینجاست؛ انسان و ماشین، همکار یا رقیب؟
آیا هوش مصنوعی قرار است جایگزین تریدرها و تحلیلگران انسانی شود؟ پاسخ به احتمال زیاد "خیر" است. آینده مطلوب، یک همافزایی بین هوش انسانی و هوش ماشینی است. مدلی که به آن "هوش افزوده" (Augmented Intelligence) یا "سنتور" (Centaur) - موجودی افسانهای که نیمی انسان و نیمی اسب است - میگویند.
در این مدل:
- ماشین کارهایی را انجام میدهد که در آن برتری دارد: پردازش سریع حجم عظیم داده، شناسایی الگوهای پیچیده، اجرای معاملات بدون دخالت احساسات و نظارت ۲۴ ساعته بر بازار.
- انسان بر وظایفی تمرکز میکند که به خلاقیت، شهود، تفکر استراتژیک و درک زمینههای کلان اقتصادی و سیاسی نیاز دارد. انسان است که سوالات درست را از ماشین میپرسد، نتایج آن را تفسیر میکند، و تصمیم نهایی را با در نظر گرفتن عواملی که در دادهها قابل اندازهگیری نیستند، اتخاذ میکند.
هوش مصنوعی یک ابزار است؛ یک تلسکوپ قدرتمند که به ما اجازه میدهد دورتر و واضحتر از همیشه بازار را ببینیم. اما این هنوز هم انسان است که باید تصمیم بگیرد به کدام ستاره نگاه کند و چگونه مسیر خود را در این کهکشان مالی ترسیم نماید.
چگونه به این دنیا وارد شویم؟
برای تریدرها و سرمایهگذاران:
نیازی نیست که یک متخصص برنامهنویسی باشید. امروزه پلتفرمها و ابزارهای متعددی وجود دارند که تحلیلهای مبتنی بر AI را به صورت آماده ارائه میدهند. از ابزارهای تحلیل سنتیمنت گرفته تا اسکنرهای سهامی که از یادگیری ماشین برای یافتن فرصتهای معاملاتی استفاده میکنند. مهم این است که درک درستی از قابلیتها و محدودیتهای این ابزارها داشته باشید و کورکورانه به آنها اعتماد نکنید.
برای برنامهنویسان و توسعهدهندگان:
این یک حوزه بکر و هیجانانگیز است. یادگیری زبان برنامهنویسی پایتون (Python) به همراه کتابخانههای قدرتمند آن مانند Pandas (برای کار با دادهها)، Scikit-learn (برای یادگیری ماشین)، و TensorFlow/PyTorch (برای یادگیری عمیق)، دروازه ورود شما به دنیای مالی الگوریتمی است. شروع با پروژههای کوچک مانند ساخت یک مدل ساده پیشبینی قیمت یا یک تحلیلگر سنتیمنت، میتواند تجربه بسیار ارزشمندی باشد.
نتیجهگیری: فصلی نو در تاریخ معاملهگری
انقلاب هوش مصنوعی در بازارهای مالی دیگر یک پیشبینی برای آینده نیست؛ واقعیتی است که همین حالا در حال وقوع است. AI در حال تغییر دادن همه چیز است؛ از نحوه تحلیل دادهها تا سرعت اجرای معاملات و شیوه مدیریت ریسک. این تکنولوژی، بازارها را کارآمدتر، پیچیدهتر و به شدت رقابتیتر کرده است.
پذیرش این تغییر برای بقا و موفقیت در چشمانداز جدید بازارهای مالی ضروری است. کسانی که هوش مصنوعی را به عنوان یک همکار قدرتمند در آغوش میگیرند و یاد میگیرند که از تواناییهای آن به نفع خود استفاده کنند، در موقعیت بهتری برای پیشرفت در این دوران جدید و هیجانانگیز خواهند بود. سفر ما در دنیای دادهها و الگوریتمها تازه آغاز شده است و بیشک، شگفتانگیزترین فصلهای این داستان هنوز نوشته نشدهاند.

میخواهید قدرت پرامپتنویسی خود را به سطح بعدی ببرید؟
با شرکت در دوره «جنگجوی پرامپتنویسی (از کلمات تا معجزه)»، یاد میگیرید چگونه با کلمات ساده، نتایج خارقالعاده در هوش مصنوعی خلق کنید.
سوالات متداول (FAQ)
در این بخش به برخی از سوالات رایج در مورد هوش مصنوعی در بورس و ترید پاسخ میدهیم.
پاسخ: خیر. امروزه پلتفرمها و نرمافزارهای بسیاری وجود دارند که تحلیلها و سیگنالهای مبتنی بر AI را به صورت آماده ارائه میدهند. با این حال، داشتن درک پایهای از نحوه کار این سیستمها و محدودیتهایشان به شما کمک میکند تا از این ابزارها به شکل موثرتری استفاده کنید.
پاسخ: قطعاً خیر. هوش مصنوعی یک ابزار قدرتمند برای افزایش احتمال موفقیت و مدیریت بهتر ریسک است، نه یک ماشین جادویی برای چاپ پول. بازارهای مالی ذاتاً غیرقابل پیشبینی هستند و هیچ سیستمی نمیتواند موفقیت را تضمین کند. همیشه ریسک زیان وجود دارد.
پاسخ: یکی از بزرگترین ریسکها، بیشبرازش (Overfitting) است. این یعنی مدل به جای یادگیری الگوهای واقعی، نویزهای دادههای گذشته را حفظ کرده و در شرایط واقعی بازار عملکرد ضعیفی خواهد داشت. اعتماد کورکورانه به نتایج بکتست (Backtest) بدون اعتبارسنجی دقیق، میتواند بسیار خطرناک باشد.
پاسخ: دقت تحلیل سنتیمنت به کیفیت الگوریتم و دادههای ورودی بستگی دارد. این ابزار میتواند در درک جو روانی کلی بازار بسیار مفید باشد، اما نباید تنها مبنای تصمیمگیری قرار گیرد. کنایه، طنز و اخبار جعلی چالشهای بزرگی برای این الگوریتمها هستند.
پاسخ: بعید است که به طور کامل جایگزین شوند. آینده به سمت یک مدل همکاری بین انسان و ماشین (هوش افزوده) پیش میرود. ماشینها در پردازش داده و سرعت عمل برتری دارند، اما انسانها در تفکر استراتژیک، خلاقیت و درک زمینههای پیچیدهای که در دادهها وجود ندارند، بیرقیب هستند.
پاسخ: بهترین نقطه شروع، یادگیری زبان پایتون (Python) است. سپس به سراغ کتابخانههای کلیدی مانند Pandas برای تحلیل داده، Matplotlib برای مصورسازی، و Scikit-learn برای الگوریتمهای یادگیری ماشین بروید. منابع آموزشی آنلاین فراوانی برای این منظور وجود دارد.
پاسخ: معاملات الگوریتمی سنتی بر اساس مجموعهای از قوانین ثابت و از پیش تعیین شده عمل میکند (مثلاً: اگر RSI زیر ۳۰ رفت، بخر). اما معاملات مبتنی بر AI از یادگیری ماشین استفاده میکنند تا استراتژی خود را به صورت پویا و بر اساس دادههای جدید تطبیق داده و بهینه کنند.
پاسخ: علیرغم عدم شفافیت، مدلهای جعبه سیاه (مانند شبکههای عصبی عمیق) اغلب به دلیل تواناییشان در کشف الگوهای بسیار پیچیده و دستیابی به دقت پیشبینی بالاتر نسبت به مدلهای سادهتر و قابل تفسیر، مورد استفاده قرار میگیرند. در این موارد، عملکرد بهتر به شفافیت ترجیح داده میشود، البته با اعمال مکانیزمهای سختگیرانه مدیریت ریسک.
پاسخ: بله، استفاده از هوش مصنوعی و معاملات الگوریتمی در اکثر بازارهای مالی جهان کاملاً قانونی و رایج است. با این حال، فعالیتهایی مانند دستکاری بازار (Market Manipulation) با استفاده از الگوریتمها غیرقانونی و تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد.
پاسخ: منابع مختلفی برای دادههای مالی وجود دارد. برای دادههای رایگان، میتوان از APIهای سایتهایی مانند Yahoo Finance استفاده کرد. برای دادههای دقیقتر و با کیفیتتر، سرویسهای پولی متعددی مانند Quandl، Bloomberg Terminal یا APIهای کارگزاریها وجود دارند که دادههای تاریخی قیمت، حجم معاملات و حتی دادههای بنیادی را ارائه میدهند.
آیندهای درخشان در دنیای برنامه نویسی در انتظار شماست!
جاوا اسکریپت، پایتون و وایب کدینگ را به صورت اصولی یاد بگیرید
همین امروز اولین قدم را برای تبدیل شدن به یک برنامه نویس حرفهای با هوش مصنوعی بردارید.
به این مطلب چه امتیازی می دهید؟
متوسط امتیاز / 5. تعداد امتیازدهندگان:
امتیازی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
بیشتر بخوانیم
پیشنهاد میکنیم این مقالات را هم بخوانید